پول تنها ابزار مبادله است و بدون کالا و خدمات پشیزی ارزش ندارد اگر کیسه کیسه اسکناس و مسکو کات ملی چاپ و ضرب کنیم ویا در همیان ذخیره نمائیم تا معوض کالا و خدماتی تو لید و ارئه نشود(نظریه مقداری پول –جان استوارت میل) ؛پاره ای ارزش نخواهد داشت ؛تنها اقتصاد مقتدرو پویا؛ بادر آمد ملی بالا وحضور در بازار های جهانی ومشارکت در سر مایه گذاریهای بین المللی و هم آوایی با شرکتهای چند ملیتی و تعامل وآشتی با مردم جهان با سیستم بازاست؛ که اقتصاد اقتدار می یابد.
کشور ما متاسفانه بعد از 40 سال علی رغم شعار های شدادو غلاظ استقلال طلبانه و خود کفایی در تولید کالاها و خدمات ؛امروز یکی از وابسته ترین اقتصاد های جهانست ؛هزینه جاری اش بیش از80% در آمد ملی وهزینه های عمرانیش کمتر از 20%تر؛وکسر بودجه اش ؛برای تامین هزیه های رو به تزاید ؛مدام در حال افزایش ترازبازر گانیش به استثنای نفت ؛منفی ؛ نخود و کشمش و برنج و گندم وذرت و دارو ودر مان و ارتباطات و لوازمات و مواداولیه صنعتی و کا لای واسطه ای و سر مایه ای و…؛در بست متکی به خارج و با پول و ارز خارجی خریداری و وارد ایران می شود ـتنها کالای صادراتی ما که مزیت نسبی و رقابتی دارد ؛نفت است که آن به سلاحی علیه ما و ملعبه ای علیه حکومیت ما تبدیل شده است و به جای رهآورد نشاط و شادمانی و رفاه و ترقی ملتمان به خاطر جزمیّتی که حاکمان ومحرّکین ما دارند به جای رحمت و آسایش و سازندگی به نقمتی علیه ما بدل شده است بطوریکه نه نفت را می توانیم در بازار های جهانی آزادانه بفرو شیم و نه پول آنرا به راحتی می توانیم وارد ایران کنیم ونه قادر به تامین مایحتاج مان از بازار های جهانی هستیم .
اگر هند و پاکستان و چین و تر کیه و…که به ثمن بخس نفت ؛این طلای سیاه را از ما می خرند و معوض آنرا برنج آلوده به سّم آرسونیک و سائر کالاهای بنجول ؛اعم از سنگ قبر و بیل و کلنگ و… می پر دازند و یا بصورت وامها بلند مدت در اختیار می گیرند و گاهی مواقع مطالبات ما را به بهانه های متعدد واینکه ما نمی توانیم از سیستم بانکی بین المللی استفاده کنیم ؛ شما در تحریمید ؛از پرداخت بهای نفت و میعانات شیمیایی خود داری می ورزند.
وآن مقدار دلارهای که می بایست وارد کشور شود ؛یا نصیب عراق و شام می شود که شعار خروج ایران از آن ممالک رامی دهند و یاکنسولگری ایران در بصره را به آتش می کشند و یا در لبنان هزینه می شود ویا نصیب فلسطینهای می گرددکه گاها” صداهای منفی از آنجا علیه ما بلند می شود و یا نصیب آقا زاده های ایرانی می گردد که در مما لک راقیه فارغ از هر رنجی به تحصیل اشتغال دارند و یابه خوش گذرانی مشتغلند که به قول آقای بهمنی؛ریئس کل سابق بانک مرکزی ایران ؛دلارهایی که برای آقا زاده ها ارسال می شود بیش از بودجه سالانه کشور است ؛آنگاه ما عملا برای مبادلات و تامین مایحتاج اساسی مان ؛زمین گیر شده ایم و اقتصاد ما به گِل نشست .وما همچنان در جزمّیت محض.
متاسفانه شعارهای شداد و غلاظ استراتژیست های قوه مجریه ودودیگر قوا؛نه تنها ؛دوستی در جهان برای ما نگذاشت ؛بل فساد سیتماتیک که تا عمق نظام ما پیشرفته و تا مدیران ارشد نظام را آلوده کرده ؛همبستگی و اعتماد ملی و سر مایه های اجتماعی ما را به یغما برده و کشور ما رااز درون وبرون تهی کرده است .
اکنون به جایی رسیده ایم که همه چیز مان را باخته ایم ؛صنعت ما زمین گیر ؛شهرکهای صنعتی ما نیم بسمل ؛کشاورزی ما قدرت تامین معاش ونان مر دمان را ندارد ؛ابر و باد و باران از ما قهر کرده ؛سد هایمان نیمه خالی ؛پولهایمان بعد از دو سه کشور بی ارزش ترین پول جهانی و همسایگانی که از سفره ما ارتزاق می کنند و توسط قوای نظامی مان از شرّداعش می رهند جانب حق نگاه نمی دارند و علیه ما دشمنی می کنندوما در دام صیادو حیل گونه گون آنان.
امروز کشور های جنگ افروز دیگر حاضر نیستند منابع شان را صرف مخالفین شان در جهان بکنند ؛بهترین شیوه ای که گیسنجر و دیگر سیاستمداران امریکایی تئوریزه می کنند ؛جنگ نیابتی و تحریک نیروهای معاند داخلی و یا جنگ داخلی و فروریختن کشور ها از درون است ؛یکی از اقتصاددانان امریکایی زمانی تئوریزه می کرد که اگر می خواهید کشوری را وابسته به خود کنید ؛بهترین حالت آنست که آنان را به لحاظ کشاورزی و مواد غذایی وابسته به خود کنید ؛چون تامین مواد غذایی و سیر کردن شکم از او لیات و از مهمترین نیاز های ما در هرم نیاز های “مازلو” ست و حفظ صیانت نفس ووجود از اولیات زندگی انسنهاست ؛که حیات همان زندگانی است وغذا موجد تامین این نیاز ؛که بدون تامین نان ؛اسلامّیت و معنویّت هم معنی نخواهد داشت.

** تا که اصطبل شکم مامور است ***کلبه دل را نتوان کرد آباد

وامروز وابسته تر از همیشه ایم .

توطئه سیاسیون ؛سیاسّ جهانی را از خاطر مبریم که آنان کمر به نابودی ما بسته اند منتها با دستان خودمان ؛امروز دیگر نیاز به بمب و لشگر کشی و صف آرایی پیاده نظام نیست تا از آنان گرو گان بگیریم وبه بازاربرده فرو شان بفرو شیم !
نبردامروز؛ نبرد فکر و اندیشه وتئوری و نظر و مشاور و تصمیم گیری منطقی وخروج ازجهل و جزمیّت و باورهای گذشته نگر است ؛جهان امروز جهان دانشهاست ؛جهان حقیقتهاست ؛جهانی است که عالیترین مقام رو حانیت پاپ ؛مسیحیت را به چالش می کشد و سخن از اصلاح آن مطرح می کند وخلقت رااز دیدگاه آن مذهب به چلنچ می گیرد؛دین مبین اسلام اصل “مستحّدثه” و استنباط فقهی را در اختیار مجتهدین ما گذاشته؛از این فرصت استثنایی فقه تمتّع بریم و دین را با دنیای مان و دانشهای روزنزدیک کنیم تا از آن بوی نجات و رهای و سازندگی و شاد مانی ووفاق ملی آید نه نعوذ بالله نابودی ویرانی .
دشمان ما به هزار حیل حکومت مصدق را واژگون کرده اند ؛امیر کبیر رادر حماّم فین کاشان به شهادت رسانده اند ونهضت مشروطه را که خاستگاه آن در تبریز بود و نخستین بار این لفظ راکنسول انگلیس در تبریز در دهان آزادیخواهان انداخت (صفحه6-156تاریخ مشروطه ایران –احمد کسروی )
به انحراف کشاندند و به خاطر آنکه شکافی که در رو حانیون پیدا شد َ؛شیخ فضل الله نوری را به خاطر آنکه معتقد به مشروطه مشروعه بود بر دارکردند .
دشمنان ما امروز با یک فرمول و دسیسه ساده تحریمها و خود داری از خرید نفت وعدم اعاده پولهای مان از خارج و بی اعتبارسازی پول ملی مان ؛جنگ تما م عیار علیه ما به راه انداختند و قصد نابودی ما را دارند ؛
طبیعی است با کاهش مدام ارزش پول ملی و نیز تحدیدات بین المللی ووابستگی محض اقتصاد کشاورزی و صنعتی مان ازخارج ؛ازیکسو کالاها و خدمات نایاب خواهد شد وتعزیرات و شلاق و قوانین احتکار؛ قادر به تولیدنخواهد شدو برروی عرضه کالا در بلند مدت نمی توانداثربگذارد وعرضه کالاها و خدمات را برای مر دمان افزایش دهد واز سوی دیگر به دلیل افزایش مدام تقا ضا تورم (80-70)%برمردم مستولی خواهد شد ؛روزگار؛ برحقوق بگیران ثابت و باز نشستگان و کارگران ؛گران خواهد کرد و قحطی و نفاق و دشمنی همه جا را خواهد گرفت و طو فانی به راه خواهد افتاد که هیچکس جلو دار آن نخواهد بود و معاندین و مخالفین و مزدوران وابسته به برخی از شیوخ مزدورعرب جنگ نیابتی را دامن خواهند زد و ایران را نعوذ بالله کنام ابلهان خواهند کرد.
لذا برماست ؛قبل از ویرانی و نابودی سلاح صلح بگسترانیم و با همه جهان از در آشتی در آییم و خصومت و دشمنی وجزمّیت وواپسگرایی مفرط و خود خواهایها ی جاهلانه را …بگذاریم تا با جهان ارتباط انسانی و اور گانیگی برمبنای عقلانیت بر قرار کنیم وبا دست خود کشور خود و فرزندان خویش را به قربانگاه نبریم .

نرسد روزی بقول عبدالرحمان جامی :
که نه از تاک نشان بود ونه از تاکنشان
*آمین یا رب العالمین
*** 17شهریور 1397 آمل-دبیر صلواتی