×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

امروز : یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳  .::.   برابر با : Sunday, 5 May , 2024  .::.  اخبار منتشر شده : 1 خبر
در فراغ حضرت علامه/همه عالم صدای نغمه اوست +که شنیدست چنین صدای دراز؟

کرات آملی/از فضای مجازی و آه و ناله و حزن مردم دردمند شهرستان آمل و حتی آن طرف دور دستها ،با خبر شده ایم که حضرت علامه حسن زاده آملی به ملکوت اعلی پیوستند و به اعلی العلیین که جایگاه خوبان زمانه است عروج نمو ده اند و تن خاکی خویش را برجای نهادند :
همو فرموده ” الهی موج از دریاخیزد و با وی آمیزد و در وی گریزد واز وی ناگریز است
انا لله و انا الیه راجعون “
که خود فر موده ” حقیقت انسان مظهر اتم ذات لایزال حق و مظهر هوالاول و الاخر و الظاهر و الباطن “به معبودش پیوست و عالم ماده را رها کرده و به مجردات الهی ملحق گردید .
کافی است بدانیم علامه طبا طبایی قد س السره صاحب المیزان در حق حضرت علامه فر موده اند “.آقای حسن زاده را کسی نشناخت جز امام زمان عجل الله تعالی فر جه الشریف :
خاک پای حسن زاده تو تیای چشم طبا طبایی است (صفحه 19 جلد یک مآثر آثار).
اینک که اواز عالم جسمانیه به عالم مجردات قدم گذاشته و با ماورای طبیعت مسانخت پیدا کرده و به فوق تجرد نفسانیه پا گذاشته است ؛در بند طبیعت مانده ای چون من را توان تو صیف آن یار سفر کرده به حقیقت ظلّیه الهیّه رسیده ،نیست .
بلبلان را آرزوی جز گل و گلزار نیست +عاشقان را لذتی جز لذت دیدار نیست
از سروش غیب دوشم آمد، اندرگوش هوش +طالب حق را بغیر از دلبر ودل، کار نیست
*پرزنان پروانه بی پر وا سرودی کرد شمع +عشق را با کی ز خاک و آب و باد و نار نیست

نیست قرب و بعد جز از نسبت بین دو شیئی +ور نباشد جز یکی خود جای این گفتار نیست
از زبان دوست گوید آملی اسرار چند +لیک هر دل قابل فهمیدن اسرار نیست(دیوان اشعار صفحه 36)
حقیقت انسان آنطور که حضرت علامه می فر مایند “مقام فنای ذات اتصاف به او صاف الله است که اگرانسان تجرد از علائق خود کند و به مقام وصول برسد ودر آنست که :
****همه از دست شد و او شده است+ انا و انت و هو، هو شده است *
کار عشق است و هوس رانی نیست +ای برادر به سخندانی نیست* ****
شرط آن باشد که با تصفّیت ذهن و تهذیب خاطر همراه باشد ،آنگاه انسان ساز می گردد.0(نصو ص الحکم بر فصوص الحکم –ص 142)
جدولی از بحر وجودیم حسن +بی خبر از جدول و در یاستی
وای بر آن دل که ندارد خبر +وان بر آن دیده که اعماستی (ص -218جلدمآثر آثار )
حضرت علامه همواره در حیات مبارکش اشارات فراوان داشته اند که از خود غافل نباشید و کشیک نفس بکشیید که مهمترین ماموریت انسان اعنی خود سازی است که اگر انسان ساخته شود به تبع آن جهان ساخته می شود که معرفت النفس انفع المعارف و این عبارات عرشی را در کتب شریف “معرفت النفس ” که در سنوات دهه50 زمانی که حوزه ها تعطیل بودند و دانشگاهها و مدارس به نوعی به اعتراض به سیستم شاهی در محاق فرو رفته بودند؛ روزانه سطربه سطر می انگاشتند و شامگاهان در مسجد سبزه میدان آمل که امروز با حمّیت مرم آزاده آمل ،معنون بنام مقدس ایشان می باشد با آرامش تحلیل وقرائت می فر مودند و از طلاب حاضر که تعداد شان از دهک انگشتان تجاوز نمی کرد واز معلمین و بعضا” قضات و اقلیتی بازاری بودند به گفتار مشغول می شدند ومارا به نقادی دعوت می فر مودند که کسی را یارای جنبیدن نبود تا چه برسد بنقد مسا ئل مطرو حه ومن آنگاه فهمیده ام اگر معلم معلم باشد و و صاحب نفوس رحمانیه وعلو دانش و معارف ؛دانشجو عاشق شود تا چه رسد به ترک کلاس .

البته حضرت آقا دو کلاس داشته اند که یکی در مر تیه والاتری بود و در منزل مبارک ایشان تشکیل می شد و در آن بزرگانی چون مر حوم ولایی و معاونت سیاسی استانداری مرحوم” آقای
اویسی “که از سیاسیون دینی وارزشی محسوب می شدند تشکیل می شد .
در آنجامی فر مودند :معرفت النفس کلید مر قات معرفت الرب است وتاکید داشته اند ” اقرائ وارق” ِبخوان و بالا بیا که انسان کلید خزائن اسرا است (ص-215فص 36نصوص الحکم برفصوص الحکم)
ومکرر می فرمودند:هیچ مو جودی از وجودی صمدی بریده نیست و وجود صمدی را اطلاق حقیقی احاطی نیست و تمیز او از محاط به یقین احاطی است .و صمد همآن چیزی است که پر است و خلل ناپذیری که هیچ جوفی براو متصور نیست .
شرط ادراک خدا و لقای الله شدن داشتن قلبی روشن و ضیائ هست واین قلب بدست نمی آید مگر به نیکو کاری (ص-143 مآثر آثار جلد 1)
حیات و ممات علامه همه اش پند است واندرز :
خوشا آنکس که نگرفتش گامی+ ره دو نان و نادان زمانه
مرگ در افواه او همچون مولانا تغیر حالت است از طوری بطور دیگر شدن بطوریکه مولانا گوید :

چون زجان مردم بجانان زنده ام +نیست مر گم تا ابد پاینده ام
وخود حضرت علامه در باب مرگ می فر ماید :
مرگ را دانم تا کوی دوست +گر راهی نزدیگتر داری بگو.
واگرر بخواهی عظمت حضرت علامه را بیشتر ادراک کنی به اشعار خودش در گویش مازندرانی استناد می کنیم که :
من نه مرد انیور ونه مرد آنور هسمه +من گر فتار دله شه جان دلبر هسمه
نصفه شو که پرسمه گیرمه وضوخمه نماز +کمه چی پر واز ها با آن که بی پر هسمه
خوانی از سر حسن سر در بیاری ایبرار +دونکه من فر مانبرآل پیامبر هسمه
وبیدن روست ماند گاری عظمت حضرت علامه و اینکه اورا مرده مپنداریم ؛نغمه ای است جاودانه که در قالب کتابهای متعد دش و بحث و فحص و مساجد و محافل نورانیش ونیز ارتباط مستحکم با مردم و دلسوزی بحال مرم روزگار که هر یک مانیفست زندگی من وتوئست پناه ببریم وبدانیم او نمرده است و جاودانه است و با اولیایش محشور:
همه عالم صدای نغمه اوست +که شنیده است چنین صدای دراز
آمل-دبیر صلواتی ))

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.