کرات آملی،اساس انتخابات و اینکه کسانی متولی امورات و منویات مردم شوند که از شما باشند و آرمانها و خواسته ها و نیاز های شما را بشناسند وبرای حصول بدان تلاش کنند ؛که بقول ارو پائیان و روشنفکران ،اصل و اساس آزادی و دمکراسی است؛ امر پسندیده است ؛اماشیوه انتخابات دارای نقد بسیار است که اینکه هر کسی پا به میدان بگزارد و بدون هیچ صبغه سیاسی و اجتماعی و کار دانی و کار شناسی و آشنایی مر تبط به کار ها،با طمطراق و هیاهو و تبلیغات وهزینه های گزاف و پذیرائیهای اشرافی ،رای مردم را بدزد ودر پوشش تبلیغات مردم را بفریبد ،این نمی تواند موّجه،انسانی و دینی باشد .
موّجه نیست زیرا پشتوانه علمی در پشت آن موجود نیست ؛صرفا”ورود به انتخابات و گر فتن و دزدیدن آرای مردم و نعوذ بالله خام کردن افراد است و هیچ توجیهی منطقی در دفاع از آن به چشم نمی خورد .
اینگونه اخذ آرا انسانی نیست ؛زیرا انسانهای با وجدان و خلیق از هر شیوه ای برای رسیدن به اهداف استفاده نمی کنند و به اصطلاح باهدف و سیله را تو جیه نمی کنند .
انسان واقعی آثار افعال خود را می سنجد و چنانچه در آن فایدتی برای جمع و جامعه باشد و از رنجی بکاهد و بیچاره ای را به نوا برساند و شهری را از بی سامانی در بیاورد و خدمتی به مردمش بنماید که آیند گان از او بنیکی یاد کنند ؛آنگاه بدنبال آنست .
این شیوه انتخاباتی ،دینی نیست زیرا با ارزشها و مطلوب ومعیارهای دینی در تعارض است.
انسان دیندارمنش و گفتارو و کردار و و رفتاراو متعهدانه است اینکه به هر حیله ای آرای مردم را بدزدند که با معیار های دنیی جور در نمی آید و این می شود که شورای فلان شهر یکسره سر از زندان در می آورند و یا بهمان شورای شهر دسته جمعی متجاوز به حقوق بیت المال می شوند و سوی استفاد از اقتداری که ملت و مردم به آنهاداده اند ،روانه زندان می شوند که در حال و سنوات این کشور بسیار رخ داده است ودر آرشیو فرمانداریها و استانداریها ووزارت کشور بسیار موجود است .
این همان بی دینی و غیر انسانی است که از اقتداری که آرای مردم به آنها داده شده سوئ استفاده شود که شورارا یک واحد کار گزینی و تجاری برای خویش قلمدادکنند که فرزندان و اقاربشان رابه استخدام سازمان در بیاورند و یا بانفوذ شهری و داشتن اطلاعات محرمانه زمینهای تاب شهر را به ثمن بخس خریداری کرده ،پس آنگاه به چندین برابر قیمت به مردم مستضعف بفروشند که اگرکار نامه داراییهای برخی از اینگونه انسانها را به سنجند وثروتی که ناشی از قدرت برای خویش محیا کر ده اند را به ترازو ببرید ؛عمق جفایی که به مردم رفته آشکار خواهد شد .
این یک نوع دزدی است که مردم را بفریبند و از آرای شان برای خویش اقتدار و دارایی و ثروت بیافرینند و….
دزد عقل خطر ناکتر از دزد شبانه وگاو وگوسفند مردم است که اینکی برای تامین نان به بیراه می رود وآنیکی جمعی را به بیراهه می کشاند و رشد و ترقی جامعه رابه تاخیر می اندازد ومسبب اصلی فقر و فاقه و عقب ماندگی شهر و کشورمی شود و مسکنت و فقر را تعمیم می دهد و بستر نا بسامانهای اجتماعی و اقتصادی و…می گردد.
اصل انتخابات ،درست است اما شیوه آنکه بر مبنای فریب و خدعه و نیر نگ و … مردم باشد پذیرفتنی نیست .
پرونده انتخابات پر است از دغل بازی و حیله و مکر و سند سازی و فساد و انحراف و دزدی و سود استفاده ازقدرت ملی که مردم به آنها بخشیده اند .
اکنون زمانی است که به خود بیائیم و صر ف نظر از روابط عاطفی و حزبی و گروهی به افرادی رایی بدهیم که صاحب تعهدو تعقل و تفکر و دانش باشند و به نجات ملی بیاندیشند و شهر و کشور را از بن بستهای موجود نجات دهند چه شهر و کشور را نمی شود با پندارهای و شعار های بی مغز وبی پا ،پایدار داشت ؛آیا نه چنین است؟
فغان که باهمه کس غایبانه باخت فلک+که کس نبود که دستی از این دغا ببرد
آمل—–صلواتی